۱۳۸۸ آبان ۹, شنبه

دوران موعظه سلطان سپری شده است.

سخنی با دوست نادیده ام محمود وحید نیا

ظهر چهارشنبه ششم آبان، چند دقیقه ای از ساعت 2 گذشته به خانه رسیدم. تلویزیون روشن بود و مجری سخنانی را از آیت الله خامنه ای نقل می کرد که از جمله به وقایع پس از انتخابات اشاره داشت. نخست فکر کردم نقل قول از گذشته است اما کمی که گذشت متوجه شدم مربوط به همان روز و دیدار مقام رهبری با نخبگان علمی است. برایم عجیب بود. این سخنان، آتشی را که -به ظاهر- شعله اش فرو نشانده شده است، شعله ور می سازد و انگیزه جوانانی را که در تدارک برگزاری راهپیمایی اعتراض آمیز 13 آبانند بیشتر می کند. با خود می گویم خامنه ای را چه شده است. این سخنان نسنجیده و اینچنین با بغض آن هم چهار ماه و اندی پس از انتخابات از چه روست...؟!
کمی بعد که گشتی در سایتها می زنم پاسخم را می یابم و آن سخنان شجاعانه جوانی است که رو در روی رهبر می ایستد و بسیار متین و روشنگرانه سخن می گوید. سخنانی که موجب می شود خامنه ای عنان اختیار از کف بدهد و بگوید آن چه را که من سوتی بزرگ ایشان در آستانه 13 آبان می نامم.
اما، دوست عزیزم، جناب آقای وحیدنیا! آن چه از حرفهای منطقی و معقولانه شما به بیرون درز کرده، نشان از صداقت شما و امید به تاثیر کلامتان در مقام رهبری دارد و گمان می کنم چه بسا چند روزی با خود کلنجار رفته اید که اگر مجالی یافتید چه بگویید و چگونه بگویید و... .
اما می خواهم به شما و تمام دلسوزان واقعی نظام(؟) و اصولگرایان معتدلی که هنوز لفظ "معظم" را به دنبال "مقام" می آورند و به جناب خامنه ای امید دارند بگویم که: «نیست امید صلاحی ز فساد حافظ». آن چه که فاش و عیان بر قاب تلویزیون به نام "مقام معظم رهبری" نقش بسته است، چهره پیرمردی عبوس و بیمار است که مصرف "دارو" یش روز به روز بالاتر می رود و هیچ تسلطی بر اعصاب و روان خود ندارد. به یقین می گویم اگر چند پزشک بی طرف، او را معاینه کنند، فی الفور نسخه بازنشستگی اش را می پیچند و او را بر حذر می دارند از هرگونه کار و فعالیت اجتماعی که به میزان هر چند اندکی نیاز به تعقل داشته باشد. جناب آقای وحید نیا باید پذیرفت دوران موعظه سلطان سپری شده است چاره دیگری بباید. جان برادر: «مگو دیگر که حافظ نکته دانست/ که ما دیدیم و محکم جاهلی بود.»

۱۳۸۸ مهر ۱۰, جمعه

یک کودتای آمریکایی دیگر

می توانستیم کودتای ننگین آمریکا در 28 مرداد 1332 را به فراموشی بسپاریم، اما ...

به نظر می رسد بر خلاف اتهاماتی که بلافاصله پس از انتخابات 22 خرداد متوجه روسیه شد، باز هم یک کودتای آمریکایی دیگر به وقوع پیوسته است.
به این گزاره ها توجه کنید:

1- ا.ن(احمدی نژاد) نخستین رئیس جمهوری ایران اسلامی بود که برای رئیس جمهور آمریکا (اوباما) پیام تبریک فرستاد.
2- بحران اقتصادی کشنده اخیر در آمریکا موجب شد دولت این کشور برای نجات از وضعیتی که گرفتار شده بود، هر گونه راهکاری را مجاز بداند و در رابطه با دیگر کشورها منافع اقتصادی خود را در اولویت قرار دهد.
3- تاکنون اخبار غیر رسمی (اما بسیار نزدیک به واقعیت) خبر از ارسال دو نامه از سوی باراک اوباما به علی خامنه ای داده اند.
4- در روزهای پس از کودتای 22 خرداد، اوباما در اولین موضع گیری خود جریانات به وقوع پیوسته در ایران را مسائل داخلی دانست و بعدا بر اثر فشار افکار عمومی و محافل ایرانیان مقیم آمریکا تغییر نظر داد.
5- احمدی نژاد دست کم دوبار در مقابل موضع گیری کشورهای اروپایی و آمریکا، جمله ای به این مضمون بر زبان آورد که: آقای اوباما دیگر چرا؟!
6- پس از فاش شدن موضوع نیروگاه اتمی تازه ای در ایران، برخی خبرگزاری ها اعلام کردند که آمریکا از مدتها قبل در جریان راه اندازی این نیروگاه بوده است.
7- به اینها اضافه کنید سفر ناگهانی وزیر امور خارجه ایران به واشنگتن را در شب مذاکرات ایران با 1+5
خبر این است: آمریکا پس از سی سال با دولت کودتایی، نامشروع و غیر مردمی ایران، به طور رودر رو مذاکره کرد.