۱۳۹۲ بهمن ۱, سه‌شنبه

تبلیغات عجیب در برنامه سیمای خانواده شبکه یک تلویزیون ایران همچنان ادامه دارد!

تبلیغات عجیب در برنامه سیمای خانواده شبکه یک تلویزیون ایران همچنان ادامه دارد!
به فاصله کوتاهی از انتشار مطلب قبلی ام که از تلویزیون زیرمدیریت عزت الله ضرغامی انتقاد کردم ماجرا دوباره تکرار شد. سه شنبه اول بهمن 1392 در ساعت یک و نیم ظهر دوباره همان آقای رستوران چی قبلی به عنوان میهمان در برنامه سیمای خانواده حضور یافت تا باز هم به تبلیغ رستورانش بپردازد.رستورانی که پانصدنفر ظرفیت دارد. جالب اینجاست که مجری رسمی برنامه خانواده که این بار آقای اسدی بود چنان با شور و حرارت از آقای رستوران چی سوال می پرسید که انگار ایشان را تازه کشف کرده اند. تهیه کننده برنامه سیمای خانواده تلویزیون و کادر همکار ایشان با گند زدن به این برنامه فقط به فکر تبلیغات مضحک و عجیب خود هستند و متاسفانه این شیوه همچنان تکرار می شود و انگارهیچ نظارتی بر تلویزیون دولتی که زیر نظر رهبر کشور اداره می شود وجود ندارد


متن مطلب قبلی ام:
تبلیغات عجیب یک رستوران 500نفره در تلویزیونی که متعلق به هفتاد میلیون نفر است. 

تلویزیون شده ملک شخصی آقای ضرغامی. هر غلطی می خواهد می کند انگار ارثیه ی پدرش است. ظهر روز شنبه 28 دی ماه 1392 چشمم می افتد به صفحه ی تلویزیون و می بینم یک آقای گردن کلفتی را آورده اند دارد از رستورانش تعریف می کند روبرویش مجری باسابقه برنامه سیمای خانواده، آقای شجاعی مهر نشسته است و با آب و تاب از او سوالاتی درباره کیفیت غذا و رفتار پرسنل اش می پرسد. کل رستوران آن آقا پانصد نفر ظرفیت دارد و نمی دانم پخش چنین تبلیغاتی از رسانه سراسری برای آحاد! مردم مملکت چه مناسبتی دارد. طبیعی است که در پشت پرده ی تبلیغاتی از این دست که جدا از آیتم های تبلیغات رسمی تلویزیون پخش می شود رقم های میلیونی به جیب تلویزیون واریز می شود. مدتی است که برنامه خانواده تلویزیون هر روزه از این تبلیغات فریب دهنده پخش می کند و چیزهایی مثل شامپوی مو درآورنده ی ضد کچلی، حشره کش کر و کور کننده ی سوسک و پشه و لاغر کننده ی یک هفته ای شکم را تبلیغ می کند اما این مورد آخر واقعن عجیب و حیرت انگیز است. شک ندارم ته ماجرا را اگر بگیرند یا آن آقای رستوران دار کل مجموعه تهیه کنندگان برنامه سیمای خانواده تلویزیون را به رستورانش دعوت کرده یا قرار است مراسم میهمانی عروسی پسرخاله ی تهیه کننده ی برنامه در آن جا به صورت رایگان برگزار شود. من که دستم به جایی نمی رسد ولی آیا یک مسئولی حاضر است برود و از تلویزیون تحقیق کند ببیند ماجرای این تبلیغ مضحک و عجیب تلویزیون که در ساعت یک و چهل دقیقه ظهر شنبه 28 دی ماه 1392 از شبکه اول تلویزیون پخش شد چیست. من فقط می گویم ننگ و شرم بر تو آقای عزت الله ضرغامی که این گونه سرمایه های ملی را با برنامه های بی ارزش و بی خاصیت هدر می دهی.

۱۳۹۲ دی ۲۹, یکشنبه

ننگت باد عزت الله ضرغامی




تبلیغات عجیب یک رستوران 500نفره در تلویزیونی که متعلق به هفتاد میلیون نفر است. 

تلویزیون شده ملک شخصی آقای ضرغامی. هر غلطی می خواهد می کند انگار ارثیه ی پدرش است. ظهر روز شنبه 28 دی ماه 1392 چشمم می افتد به صفحه ی تلویزیون و می بینم یک آقای گردن کلفتی را آورده اند دارد از رستورانش تعریف می کند روبرویش مجری باسابقه برنامه سیمای خانواده، آقای شجاعی مهر نشسته است و با آب و تاب از او سوالاتی درباره کیفیت غذا و رفتار پرسنل اش می پرسد. کل رستوران آن آقا پانصد نفر ظرفیت دارد و نمی دانم پخش چنین تبلیغاتی از رسانه سراسری برای آحاد! مردم مملکت چه مناسبتی دارد. طبیعی است که در پشت پرده ی تبلیغاتی از این دست که جدا از آیتم های تبلیغات رسمی تلویزیون پخش می شود رقم های میلیونی به جیب تلویزیون واریز می شود. مدتی است که برنامه خانواده تلویزیون هر روزه از این تبلیغات فریب دهنده پخش می کند و چیزهایی مثل شامپوی مو درآورنده ی ضد کچلی، حشره کش کر و کور کننده ی سوسک و پشه و لاغر کننده ی یک هفته ای شکم را تبلیغ می کند اما این مورد آخر واقعن عجیب و حیرت انگیز است. شک ندارم ته ماجرا را اگر بگیرند یا آن آقای رستوران دار کل مجموعه تهیه کنندگان برنامه سیمای خانواده تلویزیون را به رستورانش دعوت کرده یا قرار است مراسم میهمانی عروسی پسرخاله ی تهیه کننده ی برنامه در آن جا به صورت رایگان برگزار شود. من که دستم به جایی نمی رسد ولی آیا یک مسئولی حاضر است برود و از تلویزیون تحقیق کند ببیند ماجرای این تبلیغ مضحک و عجیب تلویزیون که در ساعت یک و چهل دقیقه ظهر شنبه 28 دی ماه 1392 از شبکه اول تلویزیون پخش شد چیست. من فقط می گویم ننگ و شرم بر تو آقای عزت الله ضرغامی که این گونه سرمایه های ملی را با برنامه های بی ارزش و بی خاصیت هدر می دهی.

۱۳۹۲ تیر ۲, یکشنبه

وقتی رئیس قوه قضائیه یک کشور دروغ می گوید وای به حال این مملکت!


آقای صادق لاریجانی در برنامه زنده تلویزیونی  روز شنبه اول تيرماه92 گفت که پرونده شکایت از رئیس جمهور،  شاکی خصوصی داشت و به اشتباه نام رييس مجلس به عنوان شاکی در احضاريه درج شده بود.

آیا آقای صادق لاریجانی از این حرف خودش خنده اش نمی گیرد. وقتی دو برادر، رئیس دو قوه ی اساسی در یک کشور هستند اوضاع چنین می شود.

یاد باد سخن داریوش بزرگ: اهورامزدا این کشور را از لشکر دشمن، از خشکسالی و از دروغ پاس دارد.

۱۳۹۲ خرداد ۲۵, شنبه

حسن روحانی درروستای قالیباف 38% آرای مردم را جذب کرد

خبر موثق: *هم اکنون به من رسید*
در روستای «قالیباف» نیشابور که زادگاه آبا و اجدادی محمد باقر قالیباف است از مجموع نهایی 105 رای گرفته شده، قالیباف65 رای و روحانی40 رای دارد.
وقتی حسن روحانی درروستای قالیباف 38% آرای مردم را جذب کرده است می توان منتظر خبرهای بسیار خوب تر و پیروزی آقای روحانی در دور اول بود.

۱۳۹۲ خرداد ۲۰, دوشنبه

رفتار کثیف صدا و سیما و حمایت آشکار از اصول گرایان

رفتار کثیف صدا و سیما و حمایت آشکار از اصول گرایان

تلویزیون در بخش خبری ساعت 14 روز دوشنبه 93/3/20 با عنوان خبری که هم اکنون به دست ما رسید کناره گیری حداد عادل را اعلام کرد و به دنبال آن بیانیه ی ایشان درباره ی حمایت از اصول گرایان را به طور کامل خواند. این در حالی است که این رسانه که ادعای بی طرفی دارد باید تنها خبر کناره گیری را اعلام می کرد و نه بیشتر. اما ماجرا به اینجا پایان نیافت و تلویزیون بلافاصله بعد از این خبر و در حالی که حداد عادل دیگر نامزد ریاست جمهوری نبود گزارش سفر او به آذربایجان و شعرخوانی او به زبان ترکی را هم پخش کرد و خبر داد که ایشان گفته است اگر رییس جمهور شود دریاچه ارومیه را نجات خواهد داد!
این رفتار صدا و سیما حاکی از ترس اقتدارگرایان در برابر بالا رفتن آرای نامزد اصلاح طلبان است و نشانه ای از این که با رسیدن به روزهای پایانی تبلیغات باز هم باید شاهد رفتار یکسویه نگر و حمایت های آشکار و غیر منصفانه این رسانه ی به اصطلاح ملی بود.

من سرهنگ نیستم!

"من سرهنگ نیستم!" مستند تلویزیونی دوم دکتر روحانی امشب ساعت 20 از شبکه اول
تکرار ساعت 23:30 از شبکه جام جم
ستاد مرکزی انتخاباتی دکتر حسن روحانی

۱۳۹۲ فروردین ۱۶, جمعه

نقدی بر ویژه نامه نوروز92 هفته نامه 40چراغ و گلایه ای از مسعود بهنود



نقدی بر ویژه نامه نوروز92 هفته نامه 40چراغ و گلایه ای از مسعود بهنود

با افتخار روی جلد نوشته اند 120صفحه ، در حالی که 29صفحه آگهی از جمله صفحات گلاسه رنگی ابتدا و انتها و وسط مجله را هم محاسبه کرده اند. قیمت را کرده اند 4500تومان و در واقع پول صفحات چاپ آگهی را هم از مخاطبان گرفته اند. درست مثل آگهی های صدا و سیمایی که با بودجه ملی، روی اعصاب مردم می رود.
محتوای این شماره چلچراغ هم کم از نشریات زرد ندارد و البته کمی لوس تر و بی خاصیت تر. 9صفحه سوالات مثلا روانشناسی شبیه همین اس.ام.اس هایی که بگو حیوان مورد علاقه ات چیست تا تو را تحلیل روانکاوی کنم. گزارش مسابقه منچ چلچراغ! گزارش واکسی شدن و مسافرکشی اعضای تحریریه! 9صفحه به اسم فوتو استریپ و یک مصاحبه ی بی خاصیت با هوشنگ ابتهاج. (بی خاصیت از آن رو که مصاحبه کننده یعنی سجاد صاحبان زند عکس خودش در کنار ابتهاج را به عنوان عکس اصلی برگزیده و طوری تحت تاثیر ابتهاج قرار گرفته که اصلا حواسش به مصاحبه و این که چهارتا سوال درست و حسابی بپرسد نیست. جالب این که ابتهاج در همین مصاحبه گلایه می کند از آدم های سطحی که فقط دنبال امضای او هستند و عکس یادگاری گرفتن با او.)
اما گلایه از مسعود بهنود که در شبکه بی.بی.سی برای این ویژه نامه چلچراغ تبلیغ می کند: آقای بهنود این ویژه نامه به جز تک صفحه ای که به زندانیان سیاسی و سانسور پرداخته بود دیگر چه داشت که شما آن گونه غلوآمیز از آن یاد کردید؟!