۱۳۹۰ آذر ۲۳, چهارشنبه

احمدرضا احمدی و نقل قول از خامنه ای ... آقای احمد رضا احمدی باور کنید خیانت کردید.


«سالي كه از سه كتابم در خانه هنرمندان رونمايي شد، وقتي رفتم بالا، تمام جمعيت جوان‌ها بودند، با خودم گفتم كار من سخت شد من ديگه مخاطب دارم. آپولينر شعري داره كه ميگه‌،‌ اي تمام دست‌هايي كه پشت من دعا مي‌كنيد من نمي‌توانم به شما خيانت كنم.» (احمدرضا احمدی، روزنامه شرق، 19 مرداد1390)




در صفحه40 چلچراغ شماره 452 تاریخ 19 آذر 1390 نوشته ای از احمدرضا احمدی آمده است که درباره کتاب صحبت کرده و از جمله می آورد: «...اوضاع اقتصادی بسیاری از مردم این اجازه را به آن ها نمی دهد که بتوانند کتاب هایی را که به آن ها علاقه مندند در سبد خرید خانه شان قرار دهند. با توجه به صحبت های اخیر آیت الله خامنه ای در رابطه با کتاب و کتاب خوانی، ای کاش مسئولان هم حرکتی در این راستا انجام دهند...»
آقای احمدرضا احمدی عزیز! شاهد مثال آوردن از خامنه ای؟ آن هم برای شاعری که به عنوان شاعری مردمی شناخته می شود؟ جناب آقای احمدی آیا خبر ندارید در این مملکت چه اتفاقاتی افتاده است؟ از کسی نقل قول می آورید که دستش به خون مردمان هم وطنتان آغشته است؟ شما می توانید شاعری سیاسی نباشید و آن طور که در تیتر همین مطلب هم آمده «عشق، عشق و عشق» مانیفست زندگی تان باشد. کسی هم از شما گلایه نکرد که چرا مثلن از جنبش سبز حمایت نکردید و شعری نسرودید. اما قرار نبود که این گونه رودر روی مردم، با احترام از دیکتاتوری منفور نام ببرید. جناب آقای احمدی گمان نمی کنم ساندیس خوران پاچه خوار ولایت، مخاطبان شعر شما باشند و اصلن شما را بشناسند؛ مخاطبان شما و هواداران شعرهایتان همین بچه هایی بودند که مشت و باتوم و گلوله خوردند و فریاد مرگ بر دیکتاتور سردادند حال این هم از همراهی شما...!
آقای احمدرضا احمدی عزیز! نوشته بودید که به تازگی مجموعه ای از اشعارتان را برای چاپ فرستاده اید. لطفن به ناشرتان زنگ بزنید و بگویید یک جلد کمتر چاپ کند، من دیگر برای کتاب های شما پول خرج نخواهم کرد.


پی نوشت:
احمد غلامی (روزنامه شرق، 19 مرداد1390) : احمدرضا احمدي روشنفكري پرهيزگار است و براي رسيدن به شاعري و شاعر ماندن رياضت بسيار كشيده.

حسن کیائیان مدیر نشر چشمه: احمدرضا احمدي يك شاعر است، به مفهوم وسيع كلمه. اين جايگاه رفيع، حق مسلم اوست كه نزديك به 50 سال توانسته است با استواري تمام درهر وضعيتي درعرصه شعر و شاعري به حضور خود ادامه دهد. چونان درختي تناور و پرشاخ و برگ كه بزرگي و سرسبزي خود را نه وامدار اين و آن، بلكه از آفتاب و باد و باران به وديعه گرفته است.